BIGtheme.net http://bigtheme.net/ecommerce/opencart OpenCart Templates

بایرام

تاریخ و فرهنگ         (نقل از نشریه راه نو – ارگان اطلاع رسانی تشکیلات راه ملی آزربایجان جنوبی – شماره ۵ – فروردین ۱۳۹۶)

بایرام

عید نوروز میراث ملی – تاریخی تورکها

هر ملتی فرهنگ و تمدن خاص خود را داراست که منطبق با باورها و ارزشهای آنها  ميباشد. ما آذربايجاني ها نيز دارای فرهنگ، آداب و رسوم مخصوص خودمان ميباشيم، گذشتگان ما بر خلاف ملل همجوار که عمدتا یا بت پرست ویا همانند فارسها میترائی بودند، شامانیزم” (طبيعت گرايى) را برگزیده بودند ، طبیعت گرائی و احترام به آن جزو اعتقادات مردم بوده و حتی با قبول ادیان جدید باز برخی از باورهای خود را حفظ کردند که از آن جمله می توان به بستن پارچه ای به درخت واعتقاد به حل مشکلاتشان توسط طبیعت و  نیز یئنی گون(نوروز) به عنوان پایان زمستان و رویش و تولد دوباره اشاره کرد .

تاريخ آذربایجان نيز  ثمره و نتيجه تلاش و كوشش مادران وپدران ماست، که با احترام وعشق به طبیعت، آفریننده يكی از غنی ترين فرهنگهای بشرى بوده اند.

نياكان ما با شرافت و سربلندی تمام در راه تكامل و پيشرفت تاريخ انسان قدم برداشته و خدمات غیر قابل انکاری را تقدیم جامعه بشری کرده اندتمدنهايی همانند مانناها، اورارتوها، وهمچنين شاهكارهاى هنری مانند جام حسنلو كه نظيری برای آن وجود ندارد، خود بهتربن گواه بر ادعای ماست .

عيد نوروز، همانطوريكه در بالا به آن اشاره شد يكی از يادگارهای جاودان فرهنگ و تمدن دورانی است که ملت ما اعتقادات  شامانیستی داشتند.  

به گواهی تاريخ ملت ترك آذربایجان، بنا به اعتقاداتشان، با پایان  فصل سرما و زمستان و آغاز شكوفايی گل و سبزه و زنده شدن طبيعت، به جشن و شادمانی مى پرداختند و اين روز را بعنوان سرفصل تازه ای برای تجديد حيات و شادی و خرمی زندگی خويش، محسوب می كردند.

نياكان ما  بر اساس باورهای شامانیستی خود چهار عنصر دخيل در زندگی انسان (سو{آب}-اود{آتش}-يئل{باد}-تورپاق{خاک}) رابعنوان سمبل حيات انسان و فلسفه وجودی طبیعت شناخته واین چهار عنصررابعنوان سمبل ماندگارى، قابل ستايش دانسته و مورد تقدس قرار میدادند. امروزه نیز در جای– جایگ آذربایجان میتوان آثاری از آن دوره را دید

 اجدادما با تجربه و اعتقاد به شامانیسم دريافته بودند كه (سو{آب}-اود{آتش}-يئل{باد}-تورپاق{خاک}) دارای اهميت خاصی در زندگیشان است. به همين جهت  چهار هفته مانده به یئنی گون( نوروز) را بنام يكی از اين چهار عنصر نامگذاری کردند.

۱اولين هفته را بنام (سو چرشنبه سی{چهارشنبه ! آب}) نامگذاری كرده اند بنا به عنوان مايه حيات انسان!

۲دومين هفته را بنام (اود چرشنبه سی{چهارشنبه آتش}) نام نهاده اند كه مظهر حرارت و نور و روشنايی بودبنا به اعتقادات نیاکان ما، آتش به طبيعت روح تازه ميبخشد و به زمين حرارت ميدهد. وجود آتشكده های متعدد در سرزمين آذربايجان، خود شاهدی بر اين ادعاست .

٣– سومين هفته را بنام (یئل چرشنبه سی{چهارشنبه باد}) دانستند، زیرا در اين هفته باد با آمدن خود، به زمين و طبيعت زندگی نو و نويد بيدارى و رویش ميدهد .

٤– آخرين چهارشنبه سال نيز تحت عنوان (توپراق چرشنبه سی{چهارشنبه خاک}) نامگذاری شده است كه در نزد مردم با نام (ايلين سون چارشنبه سی{چهارشنبه آخرسال}) مشهور است. دراین روز (تورپاق) با قدرت و نيرو و كمك آب و آتش و باد” جان ميگيرد.

نياكان ما بيداری زمين را با مراسمهای گوناگون با نغمه سرايی و آيين های متعدد جشن ميگرفتند و پايان يافتن روزهای سخت زمستانی را به همديگر تبريك ميگفتند و به باور و اعتقاد اجداد ما (سو=آب)، (اود=آتش)، (يئل=باد) به مهمانی تورپاق(خاك) میروند و در معبد تورپاق جمع ميشوند و روزهای سخت زمستانی را كه توام با قحطی و فلاكت و سختی بوده است بر او عرضه ميدارند و الهه تورپاق را به بيداری دعوت ميكنند. اين چهار الهه دست در دست هم، بهار و حیات و برکت را بر زمین و بشریت به ارمغان می آورند.

سو گلدی ها، اود گلدی ها، يئل گلدی

تزه عومور – تزه تاخيل ايل گلدی

همچنین مردم در سحرگاه آخرين چهارشنبه سال برای آوردن آب به سرچشمه ها رفته و غروب و شامگاه با بر پا داشتن آتش و پريدن از روی آن و خواندن اين شعر:

آتيل باتيل چرشنبه 

بختيم آچيل چرشنبه

به جشن و پايكوبی مى پرداختند و مراسمها و آداب و رسوم پر شكوهى را به اجرا ميگذاشتندبايد گفت كه امروز ديگر مثل گذشته مردم اين چهار هفته را بطور مجزا جشن نميگيرند بلكه به مرور زمان با فراموش كردن فلسفه وجودی اين مراسمات همه آنها را يك جا جشن ميگيرند.

یکی ديگر مراسمها و آيينهای عيد نوروز سفره (يئددی سين) ميباشد كه يكی از آيين های ويژه نوروز میباشد كه متاسفانه به مرور زمان با سلطه شوونیسم آریائی فارس اين آيين زيبا در شكلی ديگر و با لباسی تحريف شده كه هيچ سنخيتی با اصالت اوليه آن ندارد، به عنوان عید فارسها تبلیغ مى گردد. زبان شناسان و تاریخدانهای بی غرض میدانند كه سينهای موجود در (يئددی سين {هفت سين }) از فرهنگ غنی توركی به عاريت گرفته شده است.

در زمان های قدیم، در میان مردم آذربایجان، رسم بوده است که هفت عدد از برکت های جهان آفرینش را جمع می کردند تا هم فرصتی باشد  که ازآفریدگار جهان تشکری به عمل آید و هم آنها را (به نمایندگی از تمام نعمتهایی که «تانری»  (خدا)به مردم بخشیده است، با خود از سال قبل به سال جديد منتقل کنندعدد هفت هم در این میان نشانه ی کثرت بوده است

  حال، چون هفت برکت را با خود می بردند آنها را درون سفره ای میگذاشتند و آن را « برکتلردن یئددی سین قویماق » (گذاشتن هفت ها ازبرکت هامی نامیدندآنها عبارت بودند از:

۱یئر برکتی (برکت زمین): قوورغا (گندم یا عدس یا سمنو).

۲– آغاج برکتی (برکت درخت): آلما یا اییده (سیب یا سنجد)

٣–  گؤی برکتی (برکت آسمان): آینا (آینه)

٤– گؤیرمک برکتی (برکت سرسبزی و رشد): گؤیرمک (سبزی)

٥–  آل – وئر برکتی (برکت خرید و فروش): سیککه (سکه)

٦–  حیئوان برکتی (برکت حیوان): یومورتا (تخم مرغ)

٧سوبرکتی (برکت آب): سو و بالیخ (آب و ماهی که انتخاب ماهی قرمزهم در تفکر اسطوره ای آذربايجان، معنای مبارکی (قوتلولوقنیز داشته است.)

 

 

منابع:

۱ايران توركلرينين اسكی تاريخی دوكتور زهتابی

۲مقدمه ای بر شامانیزمدین ابتدایی ترکان باستانمارگارت استوتلی

۳ديوان لغات تورك محمود كاشغری

۴ايلين سون چرشنبه سيترجمه بهرام اسدی

۵عید نوروز میراث ملی تورکها ندا كامران كشتيبان