اخبار آزربایجان جنوبی (نقل از نشریه راه نو – ارگان اطلاع رسانی تشکیلات راه ملی آزربایجان جنوبی – شماره ۶ – اردیبهشت ۱۳۹۶)
اخبار و گزارشهای حقوق بشری
انعکاس مسائل راجع به آزربایجان جنوبی در عرصه بین الملل
خانم ژاله تبریزی اخیراً طی گزارشی که در سیامین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قرآئت نمودند بسیاری از مشکلات و مسائل راجع به منطقه را خصوصاً در رابطه با معضلات زیست محیط جهت اطلاع افکار جامعه ملل انعکاس دادند که متن گزارش را در ذیل میخوانید :
«آلودگیهای زیست محیطی اکنون یکی از مهمترین مسائلی است که به دلیل افزایش ضایعات تکنولوژیکی و دست کاری های بی رویه در محیط زیست بشر، با آن درگیر است. با توجه به روند فزاینده افزایش آلودگیهای زیست محیطی مانند آلودگی آب و هوا یا خاک در شهرهای بزرگ مانند تبریز، باید برای مهاراین الودگیها روز به روزتلاش بیشتری انجام گیرد.درهمین راستا گزارش امروز من در رابطه با آلودگی آبها ، ورود فاضلابها به رودخانه ها از جمله آجی چای در تبریز و همچنین بخاطر محدود بودن وقت ،مختصری در رابطه با موقعیت فعلی دریاجه اورمیه خواهد بود.
۱ـ رودخانه آجی چای (تلخه رود)
شهر دو میلیون نفری تبریز فاقد سیستم مرکزی فاضلاب است و فاضلاب های خانگی عموما در چاههائی که در حیاط خانه ها کنده شده ریخته می شود همچنین فاضلاب مجتمع ها توسط کامیونهای مخصوص لجن کش جمع آوری شده ودربیرون شهردر رودخانه آجی چای تخلیه می شود. آجی چای که روزگاری یکی از شاهرگهای حیاتی و از جاذبه های گردشگری تبریز بود امروز در زمره بحرانی ترین رودخانه ها به لحاظ آلودگی، زیست بوم قرار دارد.
ورود فاضلاب های شهری ، صنعتی و کشاورزی به آجی چای علاوه بر ایجاد بحران زیست محیطی ، سلامت مردم منطفه را نیزبه مخاطره انداخته است . فاضلابهای شهری به لحاظ کمیت مهمترین منبع آلاینده آ جی چای محسوب میشوند. امروز آ جی چای بیک بستر هدایت فاضلاب و انواع پساب به پایین دست دشت تبریز تبدیل شده است. از طرف دیگر فعالیت واحد های صنعتی در منطقه غرب تبریز وتولید پسمانده های بسیار خطرناک و سنگین مانند جیوه ، کارنیوم و سرب را نیز باید به بقیه آلودگیها اضافه کرد. روزانه بطور متوسط ۱۶۰ هزار لیتر فاضلاب توسط لجن کشهادر رودخانه آجی چای خالی می شود.
آجیچای میان کارخانههای صنعتی و مزارع کشت سیفی و سبزیجات قرار گرفته است. طوری که آب رودخانه که با فاضلاب آلوده میشود با لولههای قطور پلاستیکی به این مزارع منتقل میشود.
حسین جوانپور، کارشناس بهداشت محیط شبکه بهداشت تبریز میگوید این محل به لحاظ تخلیه فاضلابهای خانگی خاستگاه انواع میکروبها و انگلهای بیماریزاست و با راهیابی این آلودگیها به درون رودخانه احتمال گسترش آنها صد چندان میشود.
جوانپور میافزاید:” بیماریهایی همچون حصبه، وبا، سل، هپاتیت ب و انواع ناراحتیهای پوستی و چشمی میتوانند بهواسطه این فاضلابها منتقل و در سطوح بالاتر و در قالب اپیدمی سلامت شهروندان و ساکنان اطراف رودخانه را تهدید کنند“.
رئیس اداره نظارت و پایش حفاظت محیط زیست استان آزربایجان شرقی نیز درباره آلودگی آجیچای میگوید:”طبق نتایج آزمایشها، این منطقه آلودهترین مکان است و آلودگی دراین منطقه بسیار بالاتر از حد استاندارد است“.
بهگفته این مسئول اداره محیط زیست، تخلیه فاضلاب درآجیچای افزون بر زمینهای زراعی، اکوسیستم نیمهجان دریاچه اورمیه را نیز تهدید کرده زیرا تلخهرود یکی از مهمترین و اصلیترین رودخانههای جاری در استان آذربایجان شرقی و بزرگترین رود تأمین آب ورودی به دریاچه اورمیه است.
تاکنون هیچ اقدامی برای حل مشکل فاضلاب شهر تبریزانجام نگرفته لذا تمامی دستگاههای اجرایی همچون استانداری، فرمانداری، آب و فاضلاب، آب منطقهای، شبکه بهداشت و جهاد کشاورزی مسئول عواقب آن و بخطرافتادن سلامتی مردم تبریز می باشند.
۲ـ آلودگی آبهای استان اردبیل با مواد رادیو اکتیو
بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی شهر های اردبیل، مشگین شهر ونمین نسبت به جمعیت آنها بالا ترین در صد مبتلایان به سرطان دستگاه گوارشی را دارند و اغلب این بیماران در حال حاضر در بیمارستانها قاضی طباطبائی تبریز و امام خمینی تهران شیمی درمانی می شوند.
یعنی تعداد زیادی از مردم اطراف ساوالان(سبلان) سرطان دارند و انتشار هر گونه خبر مربوط به آلودگی آبهای منطقه به مواد رادیو آکتیو و افزایش میزان مبتلا یان به سرطان در این منطقه شدیدا از سوی نهادهای انتظامی ـ امنیتی در داخل کشور کنترل و سانسورشده و می شود.علت آلوده شدن آبهای اردبیل و اطراف سبلان به مواد رادیوآکتیو براثراستخراج اورانیوم توسط سازمان انرژی های نوین ایران “سانا” میباشد(سانا ازسازمانهای زیر مجموعه سازمان انرژی هسته ای ایران است)
مرحوم دکتر اصغر پیرزاده تنها فوق تخصص خون و سرطان در ادربیل طرح تحقیقاتی را در باره چرائی آلوده بودن مردم اطراف ساوالان به سرطان و داشتن رتبه نخست در خاورمیانه را تهیه نموده و نتایج آن نیز برای وی روشن شده. ایشان مدتها در مورد آلوده بودن آب های بخش های ساوالان به مواددارای رادیوآکتیویته به مقامات کشوری و استانی هشدار داده بودند که پیگیری های وی برای جلوگیری از این فاجعه انسانی که شاید تا صد سال اثرات آن باقی بماند به قیمت جان وی تمام شد .دکتراصغر پیر زاده فوق تخصص خون وسرطان معتقد بود که بزودی فاجعه انسانی در اطراف اردبیل رخ خواهد داد و بیشترنوزادا ن با معلولیتهای جسمی وعقب ماندگی ذهنی متولدخواهند شد. البته بعد از اعلان کشف اورانیوم دراطراف ساوالان در سال ۱۳۸۵ امین موحدی روزنامه نگار روز نامه “آوای اردبیل” مقاله ای در همین رابطه منتشرکرد واز مسئولین خواست که جلوآلوده کردن محیط زیست وآبهای منطقه رابا مواد رادیواکتیوبگیرند .امین موحدی بعد ازنوشتن مقاله باتهام تشویش اذهان عمومی دستگیر ودوسال زندانی گردید و بعد از آزادی از زندان چون جان خود را درخطرمی دید ازایران خارج شد.درآن زمان صحبت کردن از اورانیوم و رادیواکتیویته ازنظر مسئولین جمهوری اسلامی ممنوع بود وامنیتی تلقی می شد .
درحقیقت دکتراصغرپیرزاده کاری را که امین موحدی بعنوان روزنامه نگارشروع کرده بود، به شیوه تخصصی وسرطان شناسی دنبال کرد وباین نتیجه رسید که افزایش سرطان دستگاه گوارشی دراستان اردبیل ناشی از آلوده بودن آبهای استان به مواد رادیواکتیومی باشد. سازمان سانا بعد از حفاری و نمونه برداری ضایعات آلوده به مواد رادیو اکتیو را در فضای باز رها می کند ودر نقطه دیگر شروع به حفاری می کند وباین ترتیب مواد آلوده دراثر بارندگی به چشمه ها و رودخانه ها سرازیر می شود و آبهائی راکه ازاطراف ساوالان سرچشمه می گیرند آلوده می کند.
۳ـ حادثه کاوه سودا–آلوده بودن آبهای مراغه وروستاهای اطراف آن به مواد سمی
کارخانه کاوه سودا در نزدیکی مراغه که انواع املاح صنعتی ومواد اولیه برای صنایع شیشه سازی تولید می کرد ، ضایعات سمی کارخانه را در حوضچه های روباز ذخیره می کرد . پنج سال پیش در اثر جاری شدن سیل دیواره های حوضچه ها شکست و سیل سمی خانه های مردم روستا هارا ویران کرده ودامداری ها ومرغداریها وچاههای آب را نیزغیرقابل بهره برداری کرده است .مواد سمی بعمق دوازده(۱۲) متر درزمین نفوذ کرده وریشه درختان را نیزازبین برده است .
روستا ها ی این منطقه خاک نرم وحاصلخیز داشته و کشاورزی وباغداری کاراصلی مردم بوده است . باغات این منطقه دراثرسموم تولید شده توسط کارخانه کاوه سودا خشک شده اند ودرختانی هم که دورازمسیرفاضلاب کارخانه بودند بخاطر بخارات ناشی ازذخیره سموم دراستخرها محصول نمی دهند زیرافضای منطقه آلوده است وحشرات ازبین رفته اند وگرده افشانی درختان میوه انجام نمی گیرد این کارخانه شبانه روز بخار آمونیاک به هوا می فرستد.
این شرکت چندی پیش زیر فشار مردم که به رهاســازی پسآب های صنعتــی و سمی این کارخانه و آلودگی سطحی و زیرسطحی اعتراض داشتند راه حل دیگری پیدا کرد و با لوله گذاری ، این فاضلاب را به طرف دریاچه ارومیه هدایت کرد که این خود هم یک فاجعه بزرگتر زیست محیطی در منطقه محسوب می شود .
کارشناسان محیط زیست معتقدند امروزه دیگر حتی امکان کشاورزی در منطقه وجود ندارد و آبهای زیرزمینی هم آلوده شده است .
آزمایش های متعدد ازآبهای منطقه نشان میدهد که دراثرنفوذ ضایعات کارخانه کاوه سودا به سفره های آبهای زیرزمینی آبهای منطقه آلوده شده است وچون هنوزاستفاده ازآب بسته بندی شده دربطری دراین منطقه توسعه نیافته است لذا اکثریت مردم همین آبها را مصرف می کنند . کارگرانی که دراین مجموعه کارمی کنند ویا قبلا کارکرده اند اغلب دچار ناراحتی های تنفسی وگوارشی وبیماریهای کبدی هستند بویژه کودکان و نوزادان درمعرض مسمومیت مرگبار قراردارند . در اثر اعتراضات مردم این کارخانه مجبورشد فعالیت خود را در محل متوقف کند اما کمی دورتربازهم به فعالیت پرداخت.
۴ ـ مشکلات ناشی ازخشک شدن دریاچه اورمیه
خشک شدن دریاچه اورمیه بزرگترین فاجعه زیست محیطی نه تنها درایران بلکه درمنطقه ای به شعاع پانصد کیلومترازکناره های دریاچه است زیرا هم اکنون طوفانهای نمک دراطراف دریاچه شروع شده است و بتدریج همه بلورهای نمک دراثر تابش آفتاب و گرما به گردنمک تبدیل خواهد شد و همراه با باد وطوفان در تمام منطقه پخش خواهد گردید. می دانیم که چهل روستا در شرق دریاچه خالی ازسکنه شده اند ومسئولان میگویند شهرستان عجب شیر که به حوزه دریاچه اورمیه بسیار نزدیک است ، تا بحال شش مرتبه ریزگردهای نمکی زندگی مردم این منطقه را تهدید کرده است.
به گفته داود رضا عرب ،میزان نمک موجود در دریاچه اورمیه بیش از ۱۰ میلیارد تن است این نمک ارزشمند بیش ازمیزان مورد نیاز مصرف نمک کل جهان است اما برداشت این نمک دربهترین حالت به بیش از ۲۵۰ سال زمان نیاز خواهد داشت و درکنارآن هزینه های نگهداری وکنترل نمک وهمچنین انتقال آن نیز برای دولت ایران مشکلات زیادی بیارخواهد آوردبا این حال اگر روند نجات دریاجه اورمیه با موفقیت همراه نشود این حجم عظیم نمک می تواند محیط زیست و سلامت انسان ها و جانداران دیگر را بشدت تهدید کند و بنا به گفته ستاد احیای دریاجه اورمیه درنشست خبری ، درنتیجه خشک شدن دریاچه عفونتهای حاد دستگاه تنفس، آسم ،عفونتهای دستگاه فوقانی ، انواع سرطان و بیماریهای قلبی و عروقی افزایش خواهد یافت .
مهدی احمدی عضو ستاد احیای در یاچه اورمیه درمصاحبه با خبرگزاری کارایران، ضمن اشاره به کمکاری وزارت بهداشت درخصوص بررسی تأثیرات خشکی دریاچه اورمیه برسلامت مردم، گفت:” دراطراف دریاچه اورمیه به دلیل وجود گرد و غبارهای برخاسته از مناطق خشک دریاچه، مشکلات جدی برای سلامتی ازقبیل مشکلات تنفسی وفشارخون ایجاد میشود.همچنین نشست نمک وبازتابش خورشید برروی آن بر بینایی و پوست افراد تأثیر گذاشته و باعث بروزجدی بیماریهای پوستی وچشمی خواهد شد“.
او نگرانی عمده در اورمیه را رسوبات نمکی و فلزات سنگینی دانست که براثر خشکی دریاچه نشست کردهاند. به گفته این مقام مسئول با بلند شدن این رسوبات درهوا، بروز بیماری سرطان درمنطقه تشدید خواهد شد هم اکنون مردم از شوری آب در آزربایجان شکایت دارند واز نشست ۷۵ سانتیمتری زمین درشیخ ولی جنب شرفخانه که روزگاری بندر بزرگی درشرق دریاجه ارومیه بوده خبر می دهند. نشست زمین علامت بیابان زائی درمنطقه است. فعلا هیج مدیریتی در رابطه با مصرف آب دراطراف دریاچه وجود ندارد.
اخیرا نشریه ندای اورمیه اقدام به انتشار عکسهایی از دریاجه کرده است که براساس این تصاویر بستر دریاچه اورمیه که حاوی ده میلیارد تن نمک است، پس از خشکیدن کامل دریاچه و به دنبال وزش باد، تولید تپه های نمکی روان، شبیه همان شنزارهایی کرده که فقط در نواحی کویری ایران دیده می شود.
تشکیل چنین تپه هایی که در میان مدت قادر به مدفون کردن خانه های روستایی است زودتر از مدت زمانی اتفاق افتاده است که قبلا کارشناسان پیش بینی آنرامیکردند. خشکیدن دریاچه اورمیه سبب تغییر چهره زیستی منطقه شده است .
خشک شدن ونابودی کامل بزرگترین دریاچه خاورمیانه ، فاجعه زیست محیطی عظیمی برای کشور ایران خواهد بود وآغاز مهاجرت ها ی انبوه پیش خواهد آمد به گفته مسئول احیای دریاچه ییش بینی می شود چهار میلیون نفر مهاجرت کنند. متاسفانه سالهاست که برای احیای دریاجه بحث میکنند ولی تا کنون دراین خصوص هیج اقدام عملی انجام نگرفته است.
فاجعه خشک شدن دریاچه اورمیه باین دلیل ایجاد شد که برروی تمام رودخانه هائی که به این دریاچه می ریختند سد زدند و از ورود آب به دریاچه جلوگیری کردند و اکنون نیز برای احیای دریاچه هیچ راه عملی غیر ازبازکردن سدها و رها کردن آب به دریاچه وجود ندارد وگرنه قطب کشاورزی آزربایجان همراه با دریاچه کاملا از بین خواهد رفت.»