استعمار یا رهایی؟
تمامی تلاش نژادپرستان فارس_ایرانی در طول یکصد سال گذشته در این راستا بوده است که آزربایجان را دچار نابودی معنوی_مادی نمایند. آنها می خواستند تا آزربایجانی ضعیف، ذلیل، تسلیم، محتاج به دشمنان و فاقد هرگونه اراده و هویت ملی را بوجود آورده و حکمرانی اشغالگرانه و ظالمانه خود را بر آزربایجان را برای سالیان_سال تداوم بخشند.
ولی با رشد آگاهی ملی و به کمک ابزارهای ارتباطی نوین و مدرن، ملت تورک آزربایجان توانسته است تا حدودی از نیت و رفتار نژادپرستان ایرانی آگاهی یافته و آرام_آرام تشکیل جبهه مقاومت و مبارزه با این اشغالگران آزربایجان را تشکیل داده، و بر گستردگی این جبهه هر روز بیافزاید. چرا که فریب و دروغ و ظلم اشغالگران آنقدر ملموس و ناجوانمردانه و وحشیانه است که به راحتی قابل درک از سوی مردم می شود.
ملتی چهل میلیونی که وطنش مورد اشغال واقع شده است و ثروتهای مادی اش هر روز مورد چپاول واقع می شود و سعی می شود تا با هر راهی که شده است هویت ملی اش نابود گردد.
در واقع تمامی حرکتهای اعتراضی در آزربایجان ریشه در رهایی از این شرایط وحشتناک و کمر شکن ملی دارد. چرا که تورک های آزربایجان نیز همانند هر ملت دیگر در جهان خواستار یک زندگی مستقل، آزاد، ملی، دموکراتیک و سربلند در سرزمین خود و زیر پرچم خود هستند. و اگر این خواسته به صورت گسترده، فراگیر و واضح از سوی عموم ملت تورک آزربایجان بیان نمی شود، دلیل آن شرایط و جو شدید دیکتاتوری و “دژخیم سالاری” موجود و حاکم است. چرا که اگر کوچکترین شرایط تنفس آزاد ملی_سیاسی بوجود آید تنها دو گزینه پیش روی ملت تورک آزربایجان وجود خواهد داشت یا ادامه اسارت و اشغال همه جانبه ملی از سوی اشغال گران ایرانی و یا رهایی کامل ملی و آزربایجانی مستقل، متحد و سربلند.
دشمن اشغالگر به خوبی می داند که در شرایط آزاد و دموکراتیک ملت تورک آزربایجان رهایی ملی را انتخاب خواهد کرد به همین دلیل است که هیچگاه به صورت داوطلبانه به ایجاد شرایط دموکراتیک رضا نخواهد داد. مگر آنکه آنقدر دچار فشار و بحران گردد که مجبور به این کار گردد.
می توان نتیجه گرفت که دشمن اشغالگر و نژاد پرست بیش از هر کسی می داند که روزی آزربایجان زنجیرهای استعمار و اشغال را گسسته و از شکنجه گاه ایران رهایی خواهد یافت، دشمن سعی دارد تا با انواع روشها و اعمال وحشیانه و شونیستی تنها و تنها رسیدن آن روز را به تأخیر اندازد.