به یاد گرامیداشت ” مراسم تولد بابک خرمدین “
دومین پنجشنیه و جمعه تیر ماه
با گذشت سالهای متمادی از پیروزی انقلاب اسلامی, اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی با بیتوجهی روبرو شده بود تا اینکه حرکتی خودجوش و بر خاسته از میان طبقات مختلف مردم آذربایجان پدید آمد که پیش قراولان آن, نویسندگان, شعرا, محققین, ادیبان, روشنفکران, بخصوص دانشجویان بودند. اینان معتقد به وحدت واقعی و از دل برآمده مردم ایران با اجرای این اصول و در چارچوب قانون اساسی و دور از جار و جنجال بودند و اعتراض به انحصار طلبی و فزون خواهی عدهای داشتند که همة امکانات مادی و معنوی کشور را برای یک قوم و یک زبان و یک فرهنگ میخواستند. آنها برای رساندن پیام مردم خویش به گوش مسئولین کشوری که بعضی از آنها میگفتند: ” ما حاضریم به زبان ترکی در مدارس و دانشگاهها تدریس شود ولی کسی از آن استقبال نمیکند“[1] اجتماع در روز تولد بابک خرمدین, در دومین جمعه تیرماه را روز مناسبی برای نشان دادن ارادة ملّی مردم آذربایجان در مورد خواستههای بحق و قانونی تشخیص دادند و از سال ۱۳۷۹ , صدها هزار نفر از اقشار مختلف مردم در پای قلعه بابک واقع در نزدیکی “کلیبر” در آذربایجان شرقی گردآمده و با اجتماع عظیم خود علاوه بر اجرای برنامههای فرهنگی و هنری, خواستار به اجرا در آمدن اصول ۱۵, ۱۹ و ۴۸ قانون اساسی شدند.
در سال ۱۳۸۰ , اجتماع در این قلعه را بیشتر از ۳۰۰ هزار نفر گفتند[2] و در سال ۱۳۸۱ حضور مردم در پای قلعه و در دومین جمعه تیرماه را بین ۴۰۰–۵۰۰ هزار نفر حدس زدند.[3]
شرکتکنندگان در مراسم سال ۱۳۸۰, علاوه بر گرامیداشت یاد و خاطره شخصیت تاریخی آذربایجان بابک خرمدین, که ۲۲ سال بر علیه خلیفه مستبد عباسی مبارزه کرد اعلامیههایی را در زمینه لزوم اجرا شدن اصول ۱۵, ۱۹, ۴۸ قانون اساسی در میان شرکت کنندگان پخش کرده و به ایراد سخنرانی و شعرخوانی پرداختند. آنها خواستههایی را در ۱۴ ماده بر پارچة بلندی نوشته و در مکانی که به «قالا درهسی» مشهور است و محل برپایی چادرها بود آویزان کردند تا در مقابل دید شرکتکنندگان در این مراسم قرار گیرد.
خواستههای شرکتکنندگان در مراسم قلعه بابک در روزهای پنجشنبه و جمعه ۱۴و ۱۵ تیرماه ۱۳۸۰ هـ . ش که بصورت پارچه نوشته ارائه شده بود بدین قرار بود:
۱– اعلام آمار جمعیتی ترکهای ایران و اعلام میزان رسمی آن از رسانههای گروهی دولت جمهوری اسلامی ایران مطابق مصوبات حقوق بشر سازمان ملل متحد.
۲– تصویب و اعلام زبان ترکی به عنوان دومین زبان رسمی کشور ایران.
۳– تدریس رسمی و اجباری زبان ترکی در مدارس دورة ابتدایی, راهنمایی, دبیرستان, دانشگاهها و مؤسسات آموزشی.
۴– ایجاد و اختصاص شبکة مستقل رادیو– تلویزیون ۲۴ ساعته سراسری به زبان ترکی از صدا و سیمای مرکز تهران.
۵– ایجاد و اختصاص شبکة رادیو تلویزیونی شبانهروزی به زبان ترکی در استانهای آذربایجانشرقی, آذربایجان غربی, اردبیل, زنجان, همدان و قزوین از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
۶– ایجاد خانه فرهنگ آذربایجان در شهر تهران و در سراسر استانهای آذربایجان شرقی, آذربایجان غربی, اردبیل, زنجان, همدان, قزوین و ایجاد فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران.
۷– تصویب و ایجاد پست مشاور فرهنگی رئیس جمهوری در زبان و ادبیات ترکی.
۸– تصویب و اعلام قانونی کانون نویسندگان و شعرای آذربایجان از سوی هیات دولت, رسیدگی و تصویب بودجه کافی از سوی هیات دولت و مرمت علمی و اساسی آثار تاریخی آذربایجان, جلوگیری از تخریب آثار باستانی مانند ارک تبریز, مسجد کبود, قلعه بذّ و . . . که توسط بدخواهان آذربایجان انجام شده است.
۹– عودت تمام آثار باستانی آذربایجان از دوره اسکیتها (سکاها), اشکانیان, اتابکان, ایلخانیان, صفویان, قاجاریان از تهران, اصفهان و دیگر شهرها به تبریز برای ایجاد موزة اصلی و بزرگ تاریخ آذربایجان.
۱۰– لغو بخشنامه دولت مبنی بر استفاده نکردن از زبان ترکی در مدارس دولتی و غیردولتی.
۱۱– لغو بخشنامه و توصیههای دولت بر نامگذاری اجباری برای فرزندان ترکهای آذربایجان با استفاده از فرهنگ و زبان فارسی و عربی به غیر از زبان و نام ترکی.
۱۲– اختصاص بودجه مساوی و برابر با در نظر گرفتن نسبت میزان جمعیت به استانهای آذربایجان همانند استانهای اصفهان, یزد, کرمان و . . . (به علت عدم اختصاص بودجه کافی و نابرابر در مقایسه با مناطق فارسنشین, در ۲۲ سال بعد از انقلاب اسلامی ایران, مناطقِ ترکنشین فقیرتر شده و موجب عقبماندگی جبران ناپذیری گردیده است).
۱۳– تصویب مساوی وزرای ترک زبان شایسته سالار با در نظر گرفتن اکثریت نسبی مردم ترک زبان در کابینة دولت جمهوری اسلامی بر اساس و همانند وزرای فارس زبان از جانب رئیس جمهور منتخب مردم.
۱۴– مراتب در ۱۴ ماده برای استحضار ملّت شریف و دولت جمهوری اسلامی, به آگاهی و اجرای بموقع آن که در میثاق منشور و کنوانسیونهای حقوق بشر سازمان ملل متحد هست و ایران یکی از دولتهای امضاء کننده آن است اعلام میدارد».
در سال ۱۳۸۱, خواستههای قانونی شرکتکنندگان و شعارهایشان روشمندتر شده بود و نوشتههای پلاکاردهای پارچهای بزرگ به دو زبان ترکی و انگلیسی نشان از این داشت که صدای خواستههای مسالمت آمیز مردم آذربایجان به گوش مسئولین کشور و دوستداران حق و عدالت در جهان رسانده شود.
در سال ۸۲ هم که سختگیرهایی برای شرکت در مراسم قلعه بابک بعمل آمده بود, مردم آذربایجان منسجمتر از سالهای گذشته در پای قلعه حاضر شدند و خواستار حقوق قانونی خود در قالب ۱۲ ماده که به سه زبان ترکی, فارسی و انگلیسی قرائت گردید, شدند!
در پلاکاردهای متعددی که شرکتکنندگان با خود حمل میکردند و به دو زبان ترکی و انگلیسی نوشته شده بود, خواستههای آنها در چارچوب قوانین کشوری و بینالمللی به نمایش گذاشته شده بود. مطالبات ۱۲ مادهای شرکت کنندگان در مراسم تیرماه سال ۱۳۸۲ در قلعه بابک که توسط شرکتکنندگان و در بعد ازظهر پنجشنبه ۸۲/۴/۱۲ در میان اجتماع کثیری از حضار و در محوطة «هتل بابک» قرائت گردید و مورد حمایت آنان قرار گرفت بدین قرار بود:
«۱– اجرای اصول ۱۵, ۱۹, ۹ و ۴۸ قانون اساسی بزرگترین آرزوی ماست
۲– در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایجاد شبکههای ویژه رادیو– تلویزیون که در آنها زبانِ اصیل و صحیح ترکی ارائه شود از خواستههای ملّی ماست
۳– برای پاسداری از زبان ترکی و بخاطر کوشش در راه ترقی و پیشرفت آن ایجاد فرهنگستان زبان ترکی از مهمترین مطالبات ماست
۴– ما خواستاریم که قلعه بابک به عنوان اثر ملّی آذربایجان از طرف شعبه فرهنگی سازمان ملل متّحد (یونسکو) به رسمت شناخته شده به ثبت برسد
۵– ضمن تقبیح سیاستهای ضدترک داشناکهای ارمنی, جنایات آنها در قبال ترکها و نسلکشی قوم ترک را به وسیله آنان محکوم میکنیم
۶– از دولت میخواهیم ضمن اتخاذ موضع در قبال تحرکات نژادپرستانه ارمنیها و ایراد تهمت از سوی آنان بر علیه ترکها, مانع بروز دشمنی در میان قومیتهای ایرانی شده و در ایجاد اتحاد و همراهی در میان قومیتها بکوشند
۷– سرزمین ایران امروزی مثل گذشته سرزمین کثیرالمله است, در این سرزمین کثیرالمله, بخاطر این واقعیت که مساحت عظیم و گسترده دارد سیاستهای اتخاذ شده متمرکز گرایانه برای بهتر اداره شدن آن نتیجة دلخواه خود را نداده است, بویژه قومیتهای ایرانی در نتیجه اجرای سیاستهای یکسویه مرکز, از کاروان ترقی و پیشرفت در زمینههای اقتصادی, فرهنگی و اجتماعی عقب ماندهاند, لذا در چارچوب یک سرزمین واحد, و مشروط به حفظ تمامیت ارضی آن خواستار بر پایی و برقراری سیستم فدراتیو هستیم؛ بدیهی است سیستم فدراتیو باید در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران پیاده شود
۸ – بر اساس سیستم فدرال, در هر ایالت باید زبان عمومی آن ایالت زبان ملّی و رسمی شناخته شود و زبان ترکی نیز باید بخاطر موقعیت غالب خود در سطح ایران در کنار زبان فارسی به عنوان زبان رسمی شناخته شود
۹– بخاطر تجلیل و احترام قهرمانان ملّی, ادبا, هنرمندان و شاعران, بطورکلی نام تمام مفاخر آذربایجان باید زینت بخش میادین, خیابانها, کوچهها و فرهنگسراهای این خطه شود
۱۰– نام شریف و تاریخی آذربایجان باید دوباره بر استان اردبیل ابلاغ شده و نام آذربایجان به آن خطه اعاده شود
۱۱– ما ضمن تقاضای آزادی زندانیان سیاسی آذربایجان از زندانها, تعدیات و خفقانهای ایجاد شده برای فعالین جنبش بیداری آذربایجان را بشدت محکوم میکنیم
۱۲– ما [جمع کثیری از مردم] به نام ملت قهرمان آذربایجان, در این برهه از زمان به مانند گذشته خود را مدافع ایرانی یکپارچه دانسته و حراست از تمامیت ارضی ایران را وظیفه ملّی خود میپنداریم, لاکن بر اساس حقوق شناخته شده اجتماعی و فرهنگی ملتها و قومیتها در سطح جهان, از حاکمان خود میخواهیم ضمن برسمیت شناختن اصول و بیانیههای سازمان ملل متحد در زمینه حقوق قومیتها, مطالبات قید شده بالا را به عینه تحقق بخشند!».
شرکت صدها هزار نفر از مردم آذربایجان در مراسم قلعه بابک, با تحمل سختیها و مسائل نظیر تعطیلی کار روزانه, صرف هزینة زیاد, خوابیدن در هوای آزاد و یا چادر با امکانات محدود, طی صدها کیلومتر راه و با احتمال بروز هر نوع اتفاقات پیشبینی نشده, نشان از عزم ملّی و همهجانبه ملّت آذربایجان در رسیدن به حقوق مادی و معنوی تصریح شده در قانون اساسی دارد.
حضور صدها هزارنفری مردم ترک ایران در پای قلعه بابک که در حقیقت هر نفرشان حداقل نماینده ۲۰–۲۵ نفری هستند که خواستههای مشترک با شرکتکنندگان در مراسم دارند ولی بعلت دوری راه, هزینة سنگین, مسائل اداری و دیگر موانع نمیتوانند در آن روز خاص در پای قلعه حضور پیدا کرده به جمع شرکتکنندگان بپیوندند نشان میدهد که حدود ۸–۹ میلیون نفر از مردم آذربایجان و مردم دیگر مناطق ترک ایران که در شهرهای مختلف از آن جمله در تهران ساکنند خواستار تحصیل و تدریس به زبان قانونمند ترکی آذربایجانی در مدارس ابتدایی, متوسطه و دانشگاه, پخش برنامههای متنوع خبری, علمی, ادبی, فرهنگی– هنری و مذهبی به زبان صحیح ترکی از کانالهای سراسری رادیو– تلویزیون, بکارگرفتن این زبان در مطبوعات سراسری, تهیه فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی, استفاده از این زبان به صورت رسمی در تابلوها و مکاتبات, بکارگیری آن به عنوان دومین زبان رسمی کشور, و سرمایهگذاری ملّی در استانهای آذربایجان شرقی, آذربایجان غربی, اردبیل, زنجان, همدان و دیگر مناطق عقب مانده اقتصادی کشور جهت جلوگیری از مهاجرت بیرویه به علت فقر و بیکاری هستند.
اهداف مشترک ۸–۹ میلیون نفر از جمعیت حدود ۳۰ میلیون نفری ترکان ایران به منزلة اهداف مشترک اکثریت این جمعیت است, چرا که نزدیک به نصف جمعیت هم در سنین پائین بلوغ و کودکانی هستند که قادر به تصمیمگیری نیستند.
مردم آذربایجان علاوه بر خواستههای قانونی که در قلعه بابک مطرح میکردند با تشکیل سمینارها, کنفرانسها, سخنرانیها و اجرای برنامههای فرهنگی– هنری در دانشگاهها و فرهنگسراهای شهرهای مختلف و نشر روزنامهها و ماهنامههای متعدد, و نوشتن طومارهایی با امضاء نمایندگان مجلس, مسئولین مطبوعاتی, نویسندگان, ادبا, روشنفکران و شخصیتهای حقیقی و حقوقی به مسئولین طراز اوّل کشور, بر خواستههای قانونی تأکید میورزیدند.[4]
[1]- نشریه هفتگی «مبین» تهران, شنبه ۱۳/ شهریور/ ۱۳۷۸ ویژهنامه شماره ۲ مقاله : «آقای استاندار, آذربایجان زنده است و سخنان مرده نمیخواهد».
[2]- آمار غیررسمی, ورود حدود ۷۰ هزار دستگاه خودرو به شهر کلیبر در نزدیکی قلعه بابک را نشان میداد.
[3]- حضور در مراسم سال ۱۳۸۱ در مقایسه با سال ۱۳۸۰ با مشکلاتی مواجه بود, ولی باز تعداد شرکتکنندگانافزایش چشمگیری داشت ضمناً آمار رسمی از طرف هیچ ارگان رسمی اعلام نشد تنها, نشریه هفتگی «اختر» که به مدیریت میرطاهر موسوی نماینده مردم تبریز در مجلس ششم منتشر میشد در آن روزها نوشت: حدود ۶۰ هزار نفر از مردم آذربایجان برای استفاده از هوای لطیف, تفریح و به عنوان توریست از قلعه بابک دیدن کردند!
[4]- اوّلین طومار در سال ۱۳۷۷ بوسیله نویسندگان و روشنفکران آذربایجانی در مورد اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی به آقای خاتمی رئیس جمهور با امضاء ۶۸ نفر نوشه شد ؛ در تابستان سال ۱۳۷۹ و در سفر آقای خاتمی به آذربایجان غربی طومار دیگری با امضاء نمایندگان مجلس, مسئولین مطبوعات آذربایجان, روشنفکران و نویسندگان آذربایجان نوشته و تقدیم ایشان شد, در اسفند ۱۳۷۹ هم با امضاء ۷۷۲نفر از نمایندگان مجلس و روشنفکران ترک, کرد, عرب و ترکمن طومار دیگر به آقای خاتمی ارسال گردید. طومار مسئولین و روشنفکران ترک استان همدان هم به رهبر انقلاب آیتاله خامنهای در سال ۱۳۸۳در سفر ایشان به همدان تقدیم گردید؛ و طومارهای زیادی از طرف اقشار مختلف مردم نوشته و ارسال شده که در این مقال نمیگنجد.