BIGtheme.net http://bigtheme.net/ecommerce/opencart OpenCart Templates

باغچه بان

مشاهیر آزربایجان جنوبی               (نقل از نشریه راه نو – ارگان اطلاع رسانی تشکیلات راه ملی آزربایجان جنوبی – شماره ۴ – اسفند ۱۳۹۵)

باغچه بان

معلمی که زندگیش مملو از نو آوری بود

میرزا جبار عسگرزاده( باغچه بان) ۱۲۶۴شمسی در شهرایروان پایتخت کنونی ارمنستان(۱) به دنیا آمد.تحصیلات باغچه بان با اصول قدیمی و در مساجد بود و در ۱۵ سالگی مجبور به ترک تحصیل گردید و به حرفه پدر روی آورد .

در دوران جوانی فقط به طور قاچاق ، در منازل به دختران درس می داد. جبار نوجوان به دلیل اوضاع آشفته سیاسی شهر و تهدید خانواده های مسلمان آذربایجانی از سوی ناسیونالیست های ارامنی که بر جمعیت آنان بعد از امضای قرار داد ترکمنچای و مهاجرت ارامنه از دولت قاجار به آنسوی مرز افزوده شده بود، در پانزده سالگی به ناچار آموزش را رها کرد و از خبرنگاران روزنامه های قفقاز و از فکاهی نویسان روزنامه ملانصرالدین و مجله فکاهی لک لک در ایروان شد.

با شدت گرفتن تهدیدها و اغاز قتل عام ها و غارت مسلمانان و آذربایجانیهای قفقاز و ایروان توسط روسها و ارمنی ها مهاجر، باغچه بان همانند هزاران آذربایجانی دیگر مجبور به ترک این شهر شد. ثمینه باغچه بان دختر شادروان باغچه بان در این خصوص گفته است: «پدر و مادر من نيز مانند شمار بسياری از قفقازی ها برای نجات از كشت و كشتار مسلمانان و ارامنه از آنجا فرار كردند

وی در دوران میانسالی به عثمانی رفت و پس از مدتی تحویلدار شهرداری شهر ایغدیر شد و چندی بعد فرماندار آن شهر گردید . پس از شکست دولت عثمانی از روسها، به ایروان بازگشت . اما در جریان قحطی و بیماری و جنگ های محلی، پس از فوت پدر و مادرش ، در سال ۱۲۹۸ به طرف مرند(آذربایجان جنوبی) به راه افتاد و بالاخره پس از گریز از چنگال چند بیماری مهلک که در آن زمان شایع شده بود و پس از قطع انگشتان پایش برای رهایی از مرگ حتمی به این شهر رسید. در مدرسه دولتی احمدیه در مرند با ماهی ۹۰ ریال در سمت آموزگاری مشغول به کار شد . به واسطه روش ابتکاری او در تدریس ، در سال ۱۲۹۹ به موجب حکم ریاست فرهنگ تبریز ، به آن شهر رفته و مشغول به کار شد.

او در آن وقت بیش از سی و چهار سال نداشت. جبار در مرند به شغل آموزگاری در مدرسه دولتی احمدیه مشغول شد. در اواخر اردیبهشت سال ۱۲۹۹ شمسی به تبریز منتقل شد. در این زمان جبار چون شیوه تدریس الفبای عربیفارسی را نارسا دید روش تازه ای برای تدریس آن به کار برد که موفقیت زیادی به همراه داشت.

باغچه بان برای آموزش دانش آموزان خود از روشهای نو بهره میگرفت که با روش قدیمی که با خشونت همراه بود، بسیار تفاوت داشت.

او برای آموزش حساب به دانش آموزان از یک تخته سیاه بزرگ و دو چرتکه دیواری(یکی برای آموزش عددهای صحیح و دیگری برای آموزش عددهای کسری) استفاده کرد. با این روش دانش آموزان مردود سال گذشته نیز توانستند به آسانی در آزمونها پیروز شوند که این باعث امیدواری بیشترباغچه بان شد.

سرانجام وی در ٤ آذر سال ۱۳٤٥ش در ۸۱ سالگي در تهران دار فانی را وداع گفت. مزار شریف آن بزرگوار امروز در گوشه ای مهجور در شهر ری در خلوت و سکوت قرار دارد.

باغچه بان از همان آغاز شیوه آموزش سنتی را کنار گذاشت. لحظه ای آرام و قرار نداشت و هر روز با یک فکر تازه پا به مدرسه میگذاشت. نوآوریهای وی در آن روزگار مانند شعبده بازی شگفتی و تحسین همه را برمی انگیخت. برای نخستین بار برای آموزش جغرافیا از نقشه ای استفاده کرد که خود آن را ساخته بود. آن نقشه شامل دو تخته ساده بود که روی آن نمونه ای از دریا و اقیانوس و پدیده های طبیعی نشان داده شده بود.

باغچه بان علاوه بر استعداد و عشق به معلمی، استعداد شاعری، نقاشی، روزنامه نویسی و بازیگری و حتی قالبکاری داشت که از همه این تواناییها برای آموزش هر چه بهتر دانش آموزان کمک میگرفت. او نمایشنامه می نوشت و بچه ها ان را اجرا میکردند. به علاوه، او برای نخستین بار لباسهای یک شکل و برنامه ورزشی برای دانش آموزان تدارک دید.

باغچه بان در سال ۱۳۰۳ کودکستانی با نام «باغچه اطفال» بنیانگذاری کرد و با نوآوریهای خود برنامه هایی از جمله کاردستی، نقاشی، بازی، نمایش، سرود، شعر و قصه و در آن آموزش داد. او نام باغچه بان را برای مربیان این کودکستان و همچنین برای نام خانوادگی خود برگزید. یکی دیگر ازکارهای ارزنده باغچه بان، بنیانگذاری کلاسی برای آموزش به دانش آموزان کر و لال بود.

هنگامی که این فکر نو را با رئیس آموزش و پرورش عهد پهلوی آن زمان(رئیس فرهنگ) در میان گذاشت، در برابر شور و هیجان خود با این پاسخ دلسردکننده روبه رو شد که: « اگر تو چنین استعداد و قدرتی داری که لالها را زباندار کنی، بهتر است زبان فارسی را در باغچه اطفال بیشتر کنی. ما به آموزش زبان فارسی به این مردم ترک زبان بیشتر نیاز داریم تا زبا ن دار کردن کر و لالها

اما این سخنان دلسرد کننده و کارشکنیهایی بسیار دیگر، باغچه بان را در راهی که در پیش گرفته بود سست نکرد و او دو روز پس از شنیدن آن سخنان، اعلان ثبت نام را در مدرسه نصب کرد.

این اعلان، که شبیه ادعای پیغمبری بود، سر و صدای بسیاری به پا کرد تا آنجا که یکی از دوستانش به او گفت: «تو دشمن آبروی خود هستی. چرا فکر نکردی که یهودیها با همه زرنگیشان نتوانسته اند در تبریز مغازه باز کنند؟ این دکان چیست که تو باز کرده ای؟ مگر تو پیغمبری که میخواهی لالها را زباندار کنی؟ من تا به حال نماز نخوانده ام. اما امشب میخوانم و از خدا برای تو شفا میخواهمو باغچه بان چه نیکو به او گفت: «این نخستین معجزه من، که آدم کافری مثل تو به خاطر من مسلمان شد. »

سرانجام پس از کشمکشهای بسیار، چند کودک کر و لال را نام نویسی کرد و پس از شش ماه در حضور پدر و مادران و برخی از مقامهای آموزش و پرورش، از آنها آزمون گرفت. آن روز بچه ها برای مردمی که روی در و دیوار مدرسه نیز نشسته بودند، درس خواندند و روی تخته دیکته نوشتند.

پس از آن روز باشکوه بود که سیل سپاسگذاریها و گرامیداشتها به سوی او سرازیر شد که البته در برابر سیل کارشکنیها چندان چشمگیر نبود.

مهمترین نوآوری باغچه بان، روشی نو در آموزش الفبا است که به روش ترکیبی مشهور شده است. در این روش، آموزش الفبا بر اساس دانسته های پیشین دانش آموزان انجام میشود. برای مثال، هنگامی که میخواهید به کودک حرف آرا یاد بدهید اگر این حرف را روی تخته بنویسید و بخواهید که شاگردان آن را بخوانند و بنویسند، اهمیت نمیدهند. اما اگر آب را به آنها نشان بدهید، اسم آن را بپرسید و از آنها بخواهید صداهای واژه آب را بکشند، آن دو صدایی را که آب از آن ساخته شده است، پیدا میکنند.

دیدگاه باغچه بان در آموزش کودکان

باغچه بان بر این باور بود که یک کودک نوزاد، که ذهنش از هر گونه دانستنی تهی است، بدون آموزش آموزگار، زبان محیط پیرامون خود را یاد میگیرد و پر از دانستنی می شود. اما همین کودک هنگامی که به دبستان میرود، نمیتواند از پس آموزش براید و مردود می شود. این پیشآمد، خلاف نهاد او و قانون آفرینش کودک است.

نظرهای باغچه بان در آموزش کودکان بر این پایه استوار است که کودک پیش از ورود به دبستان با مفهومهای گوناگونی در محیط پیرامون خود آشنا میشود و حتی بدون آن که واژهای را به زبان بیاورد، مفهوم برو، بیا، بنشین، در و پنجره و دیگر چیزهای پیرامون خود را درک میکند. او چون این مفهومها را میداند، بدون تشویق یا تهدید، واژه های مربوط به آنها را میآموزد. پس کودک هر واژه ای را در برابر چیزی یاد میگیرد و راز یادگیری کودکان است.

باغچه بان نظرهای خود را پیرامون آموزش الفبا در کتابی با نام «دستور تعلیم الفبا» نوشته است که که در سال ۱۳۱٤ منتشر شد.

این کتاب پنج فصل دارد:

فصل اول: ویژگیهای شخصی معلم. معلمی که میخواهد به دانش آموزانی که تازه وارد مدرسه شده اند آموزش بدهد، باید هفت ویژگی داشته باشد. بردباری و شکیبایی، خوشرویی و فروتنی، انتظار و امید، جدیت و درست قولی، ثبات و جدیت، وقار و سنگینی و احاطه و آمادگی.

فصل دوم: شناخت دانش آموزان. شاگردان شباهتهایی به هم دارند و تفاوتهایی که نهاد آنان و خانواده ها و تربیت آنها موجب شده است.

فصل سوم: سرآغاز خواندن و نوشتن (دوره آمادگی). اصلاح گفتار و مخرج ادای کلمه ها، همراه با خواندن کلمه ها و نام چیزها و تمرین نوشتن. در گذشته، کار نوشتن بعد از خواندن انجام میشد، اما امروزه نوشتن همراه با خواندن از روز اول آموزش داده میشود.

فصل چهارم: آموزش الفبا. آموزش باید بر اساس دانسته های پیشین دانش آموزان انجام شود. موضوع انتخابی برای درس بسیار مهم است که باید مبهم نبوده و در اندازهی درک دانش آموز باشد.

فصل پنجم : حرفها و طرز هجی کردن(بخش کردن) و ارتباط آموزش با تواناییهای فکری کودکان. در این مرحله، معلم برای این که بتواند سی و دو حرف را به آسانی آموزش دهد، اول باید توجه دانش آموزان را به کیفیت مخرج صداها و تقسیم کلمه به بخشهایی که در هر بخش یک حرکت دارند، جلب کند.

یکی از کتاب‌های وی با عنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده و شورای جهانی کتاب کودک آن را به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد.

نوشته های باغچه بان (۲)

باغچه بان کتاب «زندگی کودکان» را که شامل شعر، سرود و چیستان برای کودکان بود در سال ۱۳۰۸ در شیراز چاپ کرد. او چند نمایشنامه برای کودکان نوشته و به اجرا درآورده است. او چند کتاب پیرامون روش آموزش ترکیب نیز نوشته است که از آن جمله است: دستور تعلیم الفبا؛ الفبای خودآموزی برای سالمندان؛ اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا. چند کتاب هم دربارهی آموزش معلمان برای دانشسرای تربیت معلم نوشته است.

منابع و توضیحات:

۱شهر ایروان تاریخا یکی از ولایت های آذربایجان و ترک نشین بوده که توسط امپراطوری روسیه تزاری اشغال و سپس به پاس همکاری داشناکها و سیاستهای درازمدت روسیه و دیگردول ایستعماری با تغییر بافت جمعیتی به شهر ارمنی نشین و بعد ها به پایتخت ارامنه انتخاب شد.

۲فهرست نوشته های باغچه بان:

۱برنامه کار آموزگار ۱۳۰۲

۲الفبای آسان ۱۳۰۳

۳الفبای دستی مخصوص ناشنوایان ۱۳۰۳

٤زندگی کودکان ۱۳۰۸

٥گرگ و چوپان ۱۳۰۸

٦خانم خزوک ۱۳۱۱

۷پیر و ترب ۱۳۱۱

۸بازیچه دانش ۱۳۱۱

۹دستور تعلیم الفبا ۱۳۱٤

۱۰علم آموزش برای دانشسراها ۱۳۲۰

۱۱بادکنک ۱۳۲٤

۱۲الفبای خود آموز برای سالمندان ۱۳۲٦

۱۳پروانه نین کتابی ۱۳۲٦

۱٤الفبا ۱۳۲۷

۱٥اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا ۱۳۲۷

۱٦الفبای گویا ۱۳۲۹

۱۷برنامه یکساله ۱۳۲۹

۱۸کتاب اول ابتدایی ۱۳۳۰

۱۹حساب ۱۳۳٤

۲۰ کتاب اول ابتدایی ۱۳۳٥

۲۱آدمی اصیل و مقیاس واحد آدمی ۱۳۳٦

۲۲درخت مروارید ۱۳۳۷

۲۳خیام آذری ۱۳۳۷

۲٤رباعیات باغچه بان ۱۳۳۷

۲٥روش آموزش کرولالها ۱۳٤۳

۲٦من هم در دنیا آرزو دارم ۱۳٤٥

۲۷بابا برفی ۱۳٤٦

۲۸عروسان کوه ۱۳٤۷

۲۹زندگینامه باغچه بان به قلم خودش ۱۳٥٦

۳۰شب به سر رسید ۱۳۷۳