با پایان گرفتن جنگ سرد و اتمام دوران دو قطبی بودن جهان ،آکتورهای جدیدی در عرصه بین المللی شروع به خود نمائی کردند.
جنگها و بحرانهای منطقه ای و جهانی همگی دردهای زایمان قبل از تولد قطبهای نوین جهان میباشند ، چرا که تاراج منابع ، نیازمند تقسیم جغرافیای سیاسی نوینی بر اساس خواستها ونیازمندیهای قطبهای جدید بوده و این امرنیز متأسفانه در منطق آنها بدون جنگ و کشتار و تغییر دولتها و جغرافیای سیاسی امکان پذیر نیست!
متأسفانه به دلیل موقعیت ژئو استراتژیک خاورمیانه ،این منطقه آبستن حوادث ناگوار بوده و طبعا ما نیز به دلیل قرار گرفتن در چنین منطقه ای تحت تاثیر سیاستهای کلان قدرتهای بزرگ قرار میگیریم.
با کمی مطالعه و مقایسه رویدادهای قبل و بعد جنگ جهانی اول و بویژه فروپاشی امپراطوری اتحاد جماهیر شوروی! ، بحران در بالکان و بویژه یوگسلاوی سابق و تغییرات بنیادین در خاورمیانه و حذف قذافی و صدام و… تلاش برای خلق دولتهایی دست ساز و دست پرورده ! در جهت منافع دراز مدت قدرتها و برخی دولتهای استعماری در سرزمینهای تاریخی آزربایجان ، تورکان آناطولی و نیز اعراب ، شباهتهای بی شماری را می توان دید.
متاسفانه در این دوران بحرانی که میبایستی روشنفکران و اندیشمندان جامعه آزربایجان جنوبی بویژه در خارج کشور، بیش از گذشته به اتحاد و همفکری رسیده و با تشکیل جبهه و تاسیس مرکز مطالعات استراتژیکی و دعوت و جذب نخبگان دلسوز آزربایجانی با تولید راهبرد و راهکارهای عملی برای رهائی از آپارتاید و دیگر توطئه های جهانی دشمنانمان بپردازند ، شاهد اختلافاتی شبه جناحی هستیم که در هر حال بجز ضرر و زیان به حرکت ملی و ملت تورک آزربایجان جنوبی ، دست آورد و ثمره دیگری به همراه نخواهد داشت.
دشمنان ما در حالی که با سازماندهی نظامی، سیاسی ، دیپلوماتیک و… درپی کسب مشروعیت بین المللی جهت اشغال سرزمینهای ملل دیگر و بویژه ترکان آزربایجانی بوده و در این راه اربابانشان نیز با تمامی امکاناتشان در صدد زمینه سازی برای تحقق آن هستند و به صراحت به نفع آنان نور سبز می تابانند ! متأسفانه قسمتی از نیروهای منسوب به حرکت ملی آزربایجان جنوبی به جای مساعی در ایجاد اتحاد و یافتن راههای برون رفت از چنین توطئه هائی ، شب و روز به جان هم افتاده و به نفی و حذف همدیگر تلاش میکنند و جو ناشی از این درگیری های مضر ، دیگر نیروهای منتسب به حرکت ملی را با سکوتی سنگین و متمایل به بی عملی محض سوق می دهند !
براستی آیا بهتر نبود به جای چنین حرکاتی، می توانستیم با همدلی و همفکری با هم برای نمونه :
۱-با تشکیل جبهه ای فراگیر از نیروها و همسو نمودن انرژی و توان جمیع تشکیلاتهای آزربایجان جنوبی ، صدای ملتمان را به نحو موثرتری در سطح جهانی پخش نمائیم!؟
۲- با تشکیل تیمی زبده از بین فعالان با تجربه احزاب و سازمانها وتشکلها و لابی گری در مجامع بین المللی ، حافظ منافع ملیمان در سطح بین المللی باشیم!؟
۳- با تشکیل مدیائی متحد که صرفاً نقشی هماهنگ کننده داشته باشد ، علاوه بر آگاهی و بسیج اقشار مختلف جامعه و توده ملتمان ، با تولید برنامه های متنوع به زبانهای دیگر نیز ، حقانیت مبارزه آزادیخواهانه خود را به گوش همگان رسانیده و توطئه های دشمنانمان رابر ملا سازیم!؟
۴- به شکلی کاملا متحد و سازمان یافته علاوه بر دفاع از حقوق زندانیان سیاسی مان در مجامع بین المللی با تأسیس صندوقی از خانواده های آنان در زندانی بنام ا.ی.ر.ا.ن نیز حمایت نمائیم !
و……
ولی متاسفانه همین حرکات نسنجیده و مشکوک که ناشی از عدم درک منافع استراتژیک ملی می تواند باشد ، باعث تشدد و تفرقه بین آحاد ملت شده و با وجود پتانسل حداقل یک میلیونی ملت تورک آزربایجان جنوبی در خارج ، امکان جذب نیرو از فعالان ملی گرفته شده ، چرا که بواسطه این رفتارهای ناپسند ، جو بی اعتمادی فرا گیر شده و دیگر کسی به تشکیلاتها و حتی اشخاص سرشناس هم اعتماد نمی کند. و این می تواند دقیقاً خواست و هدف نهایی وزارت اطلاعات رژیم ضد اسلامی تهران و قدرتها و دولتهائی باشد که قصد دارند با ایجاد تفرقه در بین ملت تورک آزربایجان جنوبی ، دولتی دست ساز را با کمترین هزینه در وضعیت پسا جمهوری ضد اسلامی! کنونی ، بر پا نمایند.
پس میبایستی به خود آمده و با طرد چنین حرکاتی مذموم ، به فکر اتحاد و همدلی جهت مقابله با توطئه های داخلی و بین المللی باشیم.
بیایید دوباره با هم تکرار کنیم که مبادا کاری کنیم که در آینده شرمسار تاریخ ، سرزمین و ملتمان باشیم.
زنده باد مبارزه ، زنده باد ملت تورک آزربایجان جنوبی
کمیته مرکزی میللی یول تشکیلاتی
کد مطلب ۲۴۱۶