بیایید اعتراف کنیم ، که گدازه های خشم و اعتراض ملت تورک در تهران شراره افروخت ! و خاکسترهای سردی هم که دستمایه عافیت اندیشان بوده و هست ، بر ذهنیت بی صدایی و طریقت مبتنی بر بیعملی آنان ، تف نثار کرد .
هجوم جسورانه فدائیان سرخ قامت ملت تورک در منتها الیه مرزهای شرقی آزربایجان جنوبی به استبداد و اشغال ، برگ نوینی را رقم زد. آتش تهیه قیام آزربایجان اینبار در تهران به زمین نشست و چشم همه را به این حقیقت گشود که زمین رزم ملت تورک ما نه فقط تبریز و اورمیه و اردبیل و زنجان بلکه تهران تورک هم هست.
وقتی دنیا دیگر میداند که بیش از نیمی از ساکنین تهران تورک هستند ، نمیتوان انکار و یا تکذیب کرد که هر خیزشی که در تهران رخ میدهد تورکها نیز نقشی اساسی و بی بدیل در آن دارند و صدای ملت تورک نیز در آن مستتر است و نمیتوان اجازه مصادره آن را به دیگران داد. تبلور عینی نقشه جغرافیای سیاسی آزربایجان جنوبی که تهران نیز بخشی بی بدیل و جدانشدنی از آن میباشد ، با این تهاجم عینی سرداران قیام ملی ملت تورک ، چشمها را خیره کرد و افق دید و امید و آرزو های ملت و فعالین مدنی و سیاست ورزان ما را فراخ تر نمود.
دیوارهای نا امیدی و سیاهنمایی ها یک شبه فرو ریختند. جوانان سلحشور آزربایجان نه شبانه و غافلگیر کننده ، بلکه در روز روشن و چشم در چشم مزدوران رژیم از مرگ دیکتاتور و استبداد سخن گفتند و امتداد حتمی حیات آزربایجان جنوبی !!! برای همین مزدوران حاکمیت اشغالگر هم تاب تحمل نیاورند و دژخیم وار بر طبل سرکوب ، که تنها کارشان بوده و هست ، کوبیدند.
سرداران جان بر کف و مؤمن به حقیقت آزربایجان جنوبی ، با اهتزاز پرچم همیشگی ملت خویش، هم عمق سرزمینی آزربایجان جنوبی را علنی و صریح به حاکمیت و باستان گرایان فاشیست آریا پندار و جهانیان متذکر شدند و هم آب پاکی ریختند بر دست حباب سازانی که برای رهایی از باز کساد سیاست بازی خودشان ، به بیرق بازی روی آورده بودند.
صدای واقعی شنیده می شود. کسانی که همیشه خودبینانه انتظار داشتند ، تنها و فقط هوچی گریهای آنان مبنای خبری رسانهها شود شرمسارانه لب فروبستند و تا مدتی در شوک این ضربه گرفتار خواهند بود . حرکت واقعی و مقتدرانه جوانان فدایی ملت تورک در ورزشگاه تهران ، بقدری روشن و واضع و معنا دار بود که بنگاه سخن پراکنی بی.بی.سی. نیز بدون اینکه التماسی را بشنود یا منتظر التماسی باشد ، به صورتی کاملاً حرفهای و با تمام جزئیات ممکن بلندگوهایش را بر فریادهای بر آمده از حنجره های پرشور جوانان آزربایجانی گشود و اطلاع رسانی کرد. مگر میشود صدای اعتراض یک ملت را که با بیرق پر افتخار خویش و جسورانه در میدان عمل ، هل من مبارز میطلبد ، نشنید!؟ جوانان ماثابت کردند صدا اگر صدا باشد حتی گوشهای ناشنوا هم آنرا خواهند شنید.
حربه شناخته شده رژیم نیز خنثی شد. جوانان آزربایجانی در قالبی نمادین و سمبولیک با همراهی و در معیت داشتن خادمان دینی جوانی که از عشق به آزربایجان سخن میگویند ، حربه و ترفند دین ستیزی را نیز از دست مزدوران سرکوبگر رژیم گرفتند. تورک آزربایجانی انسان مؤمنی است که میخواهد از شر ستم و فساد و اشغال و تجاوز و تبعیض بگریزد و آزاد و مستقل در سرزمین های متعلق به خودش حاکمیت داشته باشد و زندگی بکند. این تصویری همان تصویری است که حاکمیت دین فروش آخوندی و باستانگرایان آریاپندار همداستان آن ، همیشه سعی در پوشیده ماندن آن داشته و دارند.
با تفاصیلی که گذشت ، دیگر کنایه های مرگ آور مبلغان ستم پذیری و سکوت باوران مخاطبی نخواهد داشت و ملت تورک آزربایجان جنوبی با فریاد اعتراضی و هجوم پیشدستانه جوانان رزمجوی خویش، امیدوارتر از هر روز میتواند حرف و خواسته خود را در میدان عمل به کرسی بنشاند و چشم در چشم اشغالگران ،آزادی خویش و سرزمین های آزربایجان جنوبی را مطالبه کند.
از فریاد تا آزادی فاصلهای نیست.
زنده باد قیام آزادیخواهانه ملت تورک آزربایجان جنوبی
بر قرار باد حاکمیت مستقل آزربایجان جنوبی
تشکیلات راه ملی (ملی یول)
کمیته مرکزی